جدول جو
جدول جو

معنی کیفر کشیدن - جستجوی لغت در جدول جو

کیفر کشیدن
به جزای عمل خود رسیدن
تصویری از کیفر کشیدن
تصویر کیفر کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صفیر کشیدن
تصویر صفیر کشیدن
سوت زدن سوت کشیدن، سوت کشیدن به علامت تحقیر رسوا و ذلیل کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کینه کشیدن
تصویر کینه کشیدن
انتقام گرفتن، جنگیدن
فرهنگ فارسی عمید
بدن خود یا دیگری را در حمام کیسه مالیدن تا چرک آن بیرون آید کیسه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کینه کشیدن
تصویر کینه کشیدن
انتقام کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنار کشیدن
تصویر کنار کشیدن
((~. کَ دَ))
دست از کاری کشیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تیر کشیدن
تصویر تیر کشیدن
درد گرفتن اعضای بدن چنانکه گویی سوزنی درآن فرو میکنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیر کشیدن
تصویر تیر کشیدن
درد گرفتن عضوی از بدن به حالتی که انگار سوزن در آن فرو می کنند، تیراندازی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کار کشیدن
تصویر کار کشیدن
بکار وا داشتن شخصی یا جانوری را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کمر کشیدن
تصویر کمر کشیدن
بر چیزی استوار بستن کمر بمقصد غالب آمدن بر آن و افزون شدن از آن: (کمر برکلاه فریدون کشید سر تخت بر تاج گردون کشید)، (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کین کشیدن
تصویر کین کشیدن
انتقام کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لیف کشیدن
تصویر لیف کشیدن
لیف زدن، دندان زدن پوست خربزه ومانند آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیر کشیدن
تصویر تیر کشیدن
((کِ دَ))
درد گرفتن عضوی از بدن انگار که سوزنی در آن فرو می کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کمر کشیدن
تصویر کمر کشیدن
((~. کِ دَ))
آماده شدن، مهیا شدن، کمر بر میان بستن، کمر بستن
فرهنگ فارسی معین